بشنوید و با ما بگویید… Continue Reading
بشنوید و با ما بگویید… Continue Reading
در این شماره ما یک ساله می شویم. از آشیانه پر می گیریم و از خودمان می گوییم. از چرایی انتخاب رادیو با شما خواهیم گفت. سپس خاطره تولد رادیو فنگ را بازگو خواهیم کرد. با سرک کشیدن در شماره های پیشین از آنچه که به دنبالش میگشتیم خواهیم گفت. در پاسخ به انتقادات از فکرها، خشم ها و محدودیت هایمان میگوییم وتفاوت های کارمان با بازی فوتبال را شرح می دهیم.
در ادامه خواهید شنید که چگونه می توان رخوت شخصی را به کاری جمعی بدل کرد و فردیت افسرده را نجات داد. سپس باز هم تاکید خواهیم کرد که حرفه ای نیستیم و حرفه ای نخواهیم شد. در گزارشی که در آن صدای شدید زدن “ر” به گوش می رسد توضیح… Continue Reading
در این شماره ما با حیرت از وقاحت کسانی که تنور انتخاباتشان با آتش خانههای ما گرم میشود خشمگین میشویم. از وقاحت جنگطلبان به سراغ وقاحت اعلیاحضرت میرویم که خیره در چشمهای مردم از سیاهی ماست می گوید و آن را به اشک تمساح مزین می کند. با رضا براهنی شما را از کشتن خسرو گلسرخی باخبر میکنیم که دوهزار و پانصد سال پیش از این رخ داده است.
با غلامحسین ساعدی از شبه هنرمند خواهیم گفت و از «سانسوری» که سانسور میشود تا «ممیزی» نام مستعارش باشد. از زبان سعید سلطانپور دشواری متعهد بودن را خواهیم شنید و راوی رنجی میشویم که شاعران و نویسندگان ایرانی کشیدند… Continue Reading
در این شماره ما خطرناک می شویم و در میان صدای انفجار بمب ها از تعاریف رسمی از تروریسم می گوییم.
با اولریکه ماینهف از تفاوت میان مقاومت و اعتراض می گوییم و به سراغ رسانه هایی می رویم که کلیشه های مربوط به خیر و شر را برایمان به ارمغان آورده اند…. Continue Reading
در این شماره پس از خرداد بیحادثه تهران به صبح جمعه بیستم میرسیم. از کسانی میگوییم که بند کفشهایشان را محکم میکنند که نه از شیر که از همراهشان جلو بزنند. در تالار افتخارات یک مدرسه قدمی میزنیم و از تلاش همگان برای بالاتر ایستادن از سطح میانگین میگوییم. پیش از آنکه چماق استثنا بر سرمان بخورد مدرسه را به سمت پادگان ترک میکنیم. از امیدی میگوییم که خیلی زود با تلاش فارغالتحصیلان دانشگاههای کشور ناامید شد.
با مانیفست فوتوریستها به رویاهای یک هنرمند نوجوان باز میگردیم. از دانشجویان ترم اولی میگوییم که به پاریس هشت میاندیشند و از المانهای هنر ایرانی استفاده میکنند. … Continue Reading
در این شماره ما به سراغ آرمان ِ فلسطینی بی دیوار حائل و برای همهی ساکنان و آوارگانش میرویم و این همه را به تراب حقشناس تقدیم میکنیم، گرچه میدانیم برای یک عمر تلاش برای آرمان فلسطین پیشکشی ناچیز است. با صدای محمود درویش آغاز میکنیم، از جنایت دیریاسین تا قراردادهای صلح با مبارزان فلسطینی همراه میشویم تا ببینیم چگونه آرزوی مردمی برای زندگی پاسخی چنین وحشیانیه گرفته است. صدای مردی را می شنویم که فریاد برآورد بس است بس است بس است. با نزار قبانی و دلال المغربی سوار اتوبوسی میشویم که برای چهار ساعت پایتخت جمهوری فلسطین شد… Continue Reading
در این شماره ما بیرحم میشویم، چرا که همه آلودهاند. از تلاشها برای یافتن همکارمان میگوییم که در دههی دوم اسفندماه اسیر بهمن شده بود. به کمک ساموئل میرانتین با دیو سپید پای در بند آب سردی مینوشیم تا خاطرهی سرخی آتش در آخرین چهارشنبهی سال را فراموش کنیم…. Continue Reading
در این شماره ما از تعطیلات ِ زمستانی بازمیگردیم و با شما میگوییم که شمارهی هفدهم را دربه درتر از باد ضبط کردهایم. با فرهاد کودکانه میخوانیم و میخوانیم از هر آنچه که باید بهانهای میشد تا زمستان را سر کنیم…. Continue Reading
در این شماره ما روایتگری میکنیم. این بار از «استودیو پویان» جایی زیر پونز ِ نقشهی تهران. در شامگاه ِ ۱۹ بهمن ۱۳۹۰ از سحرگاه ِ ۱۹ بهمن سیاهکل میگوییم و از بهمن ۵۷ و بهمنهای دیگر…. Continue Reading
در این شماره ما نمیتوانیم با استودیو بهار شیراز خداحافظی کنیم و برای یک شماره دیگر در آن می مانیم. با گروه 127 از تفاوتهایی میگوییم که مهم نبودند.
بعد از آن از اَبَر شرکت هایی میگوییم که از صابون تا باتری و از لباس تا لوازم آرایش به ما میفروشند. … Continue Reading