در اولین قسمت از ستون پدافند رادیوفنگ، درباره اخبار ادبیات و هنر شهریور ماه گپ می زنیم. در مورد سانسور صحبت خواهیم کرد و داستانی از اینیاتسیو سیلونه را برایتان می خوانیم.
بشنوید و با ما بگویید؛
[podcast]https://radiofang.org/files/padafand01med.mp3[/podcast]لینک دانلود با کیفیت و حجم پایین (۹ مگابایت)
[ mp3 | ogg ]لینک دانلود با کیفیت و حجم متوسط (۲۰ مگابایت)
[ mp3 | ogg ]لینک دانلود با کیفیت و حجم بالا (۳۹ مگابایت)
[ mp3 | ogg ]
خواستم بگم که بعدها اسنادی جاپ شد که نشون می داد اینیاتسیو سیلونه با فاشیست ها همکاری می کرده.
یک اشتباه تو نگاه شما به وضعیت فعلی هنر وجود داره به نظرم. اینکه کل بد بودن شرایط و رو به ابتذال رفتن ها رو نتیجه سانسور حکومتی میدونید. انگار نه انگار که ما به عنوان سی و اندی سال پرورش یافته یک نظام سرکوبگر و پیشتر از اون ۵۰ سال و باز پیشتر از اون…. دائم در حال بازتولید شرایط حاکم در محیطهای خصوصی هم هستیم. در حیطه هرهای تجسمی به ویژه میتونم این رو بگم که غیر از نظارت دولتی -که دست کم تکلیفمون باهاش معلومه و میدونیم چی خط قرمزه- الان نظارت کیفی و کمی گالریدارها هم اضافه شده. گالریدارها کی هستند. کگر نه اینکه علاقهمندان به هنر که پشتوانه مکنت خانوادگی اونها رو به کجکوعهداری در ابتدا و بعد گالریداری کشونده؟ بدیهیه که اونها سلیقه خودشون رو دارند اعمال میکنند و اینه که روز به روز کارها بیشتر داره به کالاهایی صرفاً لاکچری برای اسباب زندگی نوکیسهها -کسانی که نسل قبلیشون تابلو فرش میخریده و نسل جدیدِ به «ویندو شاپینگ»ِ ژزژ پمپیدو و موما و تیت رفته هنر معاصر رو میخره- ساخته میشه و اغلب یک متلک و نیشگون لوس سیاسی هم چاشنی داره (عین شوخیهای جنسی و سیاسی که به یک نسبت توی تئاترهای این روزها ریخته و هرچی از این شوخیهای سخیف بیشتر گیشه پرپولتر)… هنرمندی که نخواد با سیستم دولتی کار کنه حالا گیر نظارت گالریهایی میفته که اونها هم به حق میخوان پول در بیارن و کاری رو میخوان که زرق و برق و اگزوتیسم گافی برای حضور در حراجهای دوبی داشته باشه… این دور دوم سانسوره که به مراتب بدتره چون نسخه جعلی از هنر مستقل ایران میسازه و چه دردناکه که هنر حکومتیمون همونقدر اختهست که هنر ظاهراً مستقلمون…