در این شماره ما دموکراتیک می شویم. به همین مناسبت با یادی از بابی ساندز به سراغ تاچر می رویم. از آزادی می گوییم، جایی که در آن خرید و فروش سلاح، درست مثل دسترسی به اطلاعات شخصی افراد آزاد است.
با کمک خدایان اسطوره ای یونان، شکوه دموکراسی امروز را به تصویر می کشیم و به صدای سامویل میرانتین از بلندای المپ گوش می سپاریم. بعد از آن به دفتر مرکزی آمازون می رویم تا روایتی از بچه بازی، تجاوز و امنیت ملی بشنویم. به انعکاس صدایی از پشت درب بسته حمام گوش می سپاریم که برای تغییر در ساختمان می جنگد.
در پایان اجازه نمی یابیم که درودهایی بفرستیم ولی بیش از همیشه شفاف می شویم.
فراموش نکنید که “برخی پرچمشان را بالا می گیرند تا مجبور نباشند ببینندش” بشنوید و با ما بگویید.[podcast]https://radiofang.org/files/radiofang27med.mp3[/podcast]
🙂
خیلی هم خوب
چرا “ر” های آقاهه اینقدر عجیبه؟ درواقع چقدر بد تلفظ می کنه!
تو یه شماره گفتن زبونش میگیره
درود بر شرفتان همین
حجم برنامه هاتون خیلی زیاد شده. من تو ایران برام مشکل و هزینهبر هست که دانلودش کنم. علاوه بر این، درجهٔ تعصبتون هم واقعا بالاست. (یه بار هم اومدین برنامه پاسخ به نقدها گذاشتین که زیاد فانع کننده نبود و به نظر من نشون داد نقدپذیریتون هم کمه) برای همین دیگه بیخیال رادیوفنگ شدهام.
به نظر من شنوندگانی هستند که مرزهای تعصب و اعتفاد را نمی توانند از هم تفکیک کنند. شنوندگانی هم هستند که جسارت ندارند مستقبما بگویند ما از بورژوازی جهانی حمایت می کنیم وحق یونانی ها همین ست و رفرمیست ها تنها گزاره سیاسی امکان پذیر هستند. به جای همه آویزان صفات گنگ و دو پهلویی مثل تعصب می شوند. به نظر من در برهوت اندیشه و تحلیل سیاسی در فضای امروز ما در نبود حلاقیت های فکری رفقای رادیو فنگ نشان می دهند که چه طور می شود خلاق یود و از تمثیل های امروزه یا باستانی برای تشریح انتقادی موقعیت استفاده کرد. طنز ظریف تمثییل ها را خیلی دوست داشتم و ممنون رفقا که در روزهای سیاهی چون دوران ما لبختد به لبمان آوردید بدون آن که دچار حس خریت و ساده لوحی شویم.
😉
بر سر گورش برقصی؟؟
من از این برنامه ها خوشم میاد ولی بهتره در مورد پایین بودن ظرفیت یا نقد پذیر نبودن، کمی نقد پذیر باشیم.
اولا سلام خدمت همگی . دوما دستتان درد نکند و ممنون . واقعا که کارتان درست است . سوما اگر امکان دارد در مدیافایر هم اپلود کنید . باز هم ممنون
رفقا بجای اینکه بی خودی بشینیم و انتقاد های بی جا کنیم ببینید وقتی شما فعالیتی می کنید نا خواسته کمبود هایی را دارید امافعالیت سیاسی آن هم در طیف چپ مجبور به رادیکالیسم و حتی دیکتاتوری می شویم و این بدلیل آزاد نبودن اندیشه و ترس از خفه شدن درنطفه می باشد و فعاییت سیاسی،هنر و یا ورزش کردن نیست که بخواهیم هر انتقادی را جواب بدهیم ما مجبور هستیم که برای رسیدن به اهداف اصلی تعصب نشون بدهیم و خیلی جاها حرف ها را نشنیده بگبریم و این موضوع ناراحت کننده است